از: علی انجم روز
ایمیل: shirekhofteh@gmail.com
وبسایت: http://shirekhofteh.blogfa.com

اولین تخلف یا به تعبیری بی عدالتی انتخاباتی با ممانعت از سخنرانی «مهدی کروبی» در دانشگاه گرگان، سه ماه مانده به انتخابات دوره ی دهم ریاست جمهوری، رخ داد.
در شرایطی «مهدی کروبی» اجازه ی سخنرانی در بین دانشجویان نمی یابد که کاندیدای (احتمالی) دیگر انتخابات با بودجه ی هنگفت دولتی و استفاده از موقعیت اش، به اقصا نقاط کشور سفر کرده، و هیچ دری به روی وی بسته نیست. انتخابات پیش رو یکی از نامتوازن ترین انتخابات، در سال های اخیر ارزیابی می شود. زیرا جناح حاکم همه ی رسانه های تصویری، صوتی، نوشتاری و حتا اغلب رسانه های «فیلتر» نشده ی الکترونیکی را در اختیار دارد. در حالی که بخش گسترده ای از نیروها و جریان های سیاسی، با پشتوانه ی بزرگ اجتماعی حتا از شانس معرفی کاندیدا برخوردار نیستند و با توجه
به سابقه ی چگونگی تایید صلاحیت کاندیداها، از پیش بر این گمانند کاندیداهای شان ردصلاحیت خواهند شد. نیروهای اصلاح طلب تحول خواه، ملی گرایان، ملی-مذهبی ها و نیروهای چپ (سوسیالیست) از جمله طیف های سیاسی بایکوت شده هستند که سال هاست عملن از گردونه ی تعاملات سیاسی اخراج شده اند. مابقی نیروها هم که، در ردیف محاربان و معاندان قرار می گیرند بطوریکه نه اجازه ی شرکت در انتخابات دارند و نه خود حاضر به حضور در انتخابات با «شرایط خاص موجود» هستند.
اصلاح طلبان سنتی (حکومتی) نیز دانسته پا در عرصه ای گذاشته اند که هیچ تضمینی برای جلوگیری از تخلف و برگزاری انتخاباتی عادلانه به آنان داده نشده است. برای اثبات این ادعا می توان به فیلتر کردن سایت یاری نیوز تریبون هواداران «محمد خاتمی» و اخیرن جلوگیری از سخنرانی «مهدی کروبی» در گرگان اشاره کرد.
این در حالی ست که برای اولین بار هیات های اجرایی، نظارتی و همچنین ستاد انتخابات کشور، تحت مسوولیت عالیه ی «سردار صادق محصولی» وزیر پُر حرف و حدیث کشور(و یکبار ناکام مانده برای رسیدن به وزارت نفت به خاطر احتمال عدم رای اعتماد مجلس)، همه و همه در اختیار جناح حاکم قرار دارد. گذشته از این، محمدزاده استاندار اسبق لرستان در راس ستاد برگزارکننده ی انتخابات قرار می گیرد. این فرد همان کسی است که دوازده سال قبل زمان تصدی اش در استانداری لرستان، «علی اکبر ناطق نوری» رقیب خاتمی و کاندیدای باصطلاح اصولگرایان فعلی، حدود صدو ده درصد آرا را به خود
اختصاص داد!! تازه در شرایطی استاندار وقت لرستان آن دسته گل تاریخی را به آب داد که «علی اکبر هاشمی رفسنجانی» در آخرین نماز جمعه ی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در دوم خرداد 1376 ، سلامت انتخابات را تضمین کرده بود. همین ضمانت کردن وی، حاکی از این واقعیت است که در نظام انتخاباتی موجود، امکان تخلف و تقلب هم هست وگرنه تضمین سلامت انتخابات توسط رییس جمهور اسبق چه معنایی می تواند داشته باشد؟
البته تمامیت خواهان هنوز، کاندیدای خود را رسمن معرفی نکرده و اخیرن چهره های سنتی تر این جناح لب به انتقاد از دولت گشوده اند. تمامیت خواهان نیک می دانند در انتخاباتی آزاد و عادلانه متحمل شکست سختی خواهند شد. لذا پشت پرده، به شدت در حال رایزنی جهت متقاعد کردن «محموداحمدی نژاد» برای عدم نامزدی، و در عوض کاندیداتوری شخصی تازه نفس تری هستند. اما کفه ی سنگین تر، علی الظاهر به آنان اطمینان داده، که با نامحبوبترین کاندیدای موجود هم، شانس برای پیروزی تمامیت خواهان وجود دارد. تاکنون نام «محمدباقر قالی باف» برای ورود به کارراز انتخاباتی در
محافل سیاسی مطرح شده است. اگر «دستور خاصی از بالا» صادر نشود عزم شهردار تهران برای جبران شکست غیرمترقبه، از کاندیدایی که کمتر کسی گمان می برد بر کرسی صدارت تکیه زند، جزم است.
از جبهه ی گسترده ی مخالفان و منتقدان دولت، تنها طیفی که شانس نسبی جهت تایید صلاحیت گرفتن برای کاندیداهایش دارد طیف اصلاح طلبان سنتی (حکومتی) است. با تضییقاتی که برای همین طیف و سه کاندیدایش یعنی خاتمی، کروبی و موسوی (اگر در روزهای آتی رسمن اعلام کند که می آید) به وجود آمده، بنظر می رسد هر چه به روز موعود نزدیک تر می شویم محدودیت ها و ناداوری های داوران نیز، افزایش خواهد یافت. شاید فقط «حوادث خاص غیر مترقبه» در هفته ها و ماه های آتی بتواند «شرایط موجود» و به تبع آن معادلات سیاسی را تغییر دهد..
بنابراین با شرایط ناعادلانه ی کنونی، که «کاندیدایی احتمالی» به استان یزد سفر کند، همه ی ادارات و مدارس تعطیل، حتا تغذیه مجانی توزیع شود تا به استقبالش بشتابند، اما کاندیدایی دیگر، حتا اجازه ی سخن گفتن در جمع محدودی از دانشجویان نیابد لذا نمی توان امیدی به انتخابات آتی و نتیجه اش بست تا گره ی فرو بسته ی مشکلات فزاینده ی مردم، خصوصن معضلات معیشتی شان را بگشاید. تا اینجا، بازی نامتوازن، و حضور در چنین کارزاری، صرفن مشروعیت بخشیدن به بُرد نامشروع حریف، و همچنین کیسه بوکس شدن است. از اینرو باید دید اصلاح طلبان سنتی با کدام توجیه عقلایی
قصد وارد شدن به این بازی از پیش باخته را دارند؟
جا دارد از بحث داغ این روزها و آنچه بر دانشجویان حق طلب ما می گذرد غافل نشویم. آنچه باعث تاسف مضاعف است. سکوت کاندیداهای اصلاح طلب در قبال جفایی ست که در حق دانشجویان روا شده و می شود. البته مهدی کروبی درباره ی ظلم به دراویش، بالاخره لب به سخن گشود و شاید تاوان همین موضع گیری، عدم اجازه ی سخن گفتن وی در جمع دانشجویان دانشگاه گرگان بود. اگر اینگونه باشد باید اینرا هم به محدودیت ها، شرایط نابرابر و موارد قبلی اضافه کنیم. کاندیدای جناح حاکم درباره ی هر چه بخواهند می تواند نظر دهد، وعده فروشی کند و باز درب باغ سبز خیالی را به روی مردم
بگشاید. اما حتا «کاندیداهای سنت گرای اصلاح طلب» برای موضع گیری درباره ی آنچه بر دانشجویان، معلمان، کارگران و دیگر اقشار اجتماعی می گذرد دچار معذورات محسوس و نامحسوس، نوشته و نانوشته هستند. بنابراین لازم است سرانگشتی، مجددن یک محاسبه ای بکنند که اساسن ماندن در این عرصه عطایش به لقایش می ارزد؟

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا